چند سالی است که فضا برای فعالیت برندهای ایرانی در داخل کشور مساعد شده تا آنها بتوانند به راحتی قابلیتهای خود را به نمایش بگذارند؛ برندهایی که با اعتماد و تکیه بر کارآفرینانی جوان با انگیزه بیشتر و دانش به روزتر محصولات بهتری را ارائه میکنند و خلاقیت و نوآوری را چاشنی کسبوکار خود کردهاند که این موضوع بسیار امیدبخش است و میتوان آینده روشنی را برای برندها متصور شد.
در راستای حمایت از برندهای نوپا و موفق ایرانی ماهنامه تجارت طلایی این بار به معرفی برند «بازلی» پرداخته است؛ برندی بسیار مستعد، با مدیریت و کادری جوان و مجرب که در زمینه عرضه پوشاک مردانه فعالیت چشمگیری دارد.
در این راستا گفتوگویی را با آقای مسعود بیگدلی، خالق و موسس این برند ترتیب دادهایم که چکیده آن در ادامه از نظرتان خواهد گذشت.
لطفا ضمن معرفی خودتان، کمی از سابقه فعالیتهایتان در این زمینه بگویید.
مسعود بیگدلی هستم، موسس برند بازلی و تقریبا مدت 8 سال است که این برند را در داخل ایران به ثبت رسانده و مشغول فعالیت هستیم.
دلیل خاصی برای انتخاب نام «بازلی» برای این برند داشتید؟
در واقع انتخاب این نام کاملا اتفاقی بود. ما زمانی که واردات آزاد بود و به صورت قانونی صورت میگرفت، تولید پوشاک چند برند را بر عهده داشتیم و تدریجا به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم ایدههای نو و جدیدی داشته باشیم که ممکن است آنها را نپسندند، لذا آن ایدهها را در قالب ثبت یک برند جدید به مرحله اجرا رساندیم و «بازلی» شروع به فعالیت کرد.
شما سالها سابقه همکاری با برخی برندهای خارجی مطرح و صاحب سبک را داشتید و در بازار داخلی هم برند خوشنامی هستید، چشمانداز برند شما به کجاست و با توجه به اینکه مجموعه جوانی هستید، قرار است برند بازلی در چه جایگاهی قرار گیرد؟
همانطور که فرمودید ما تیمی جوان هستیم و میتوانم بگویم به غیر از دو یا سه نفر از جمله پدرم که در برخی کارها از ایشان مشورت میگیرم، سایر همکاران میانگین سنیشان کمتر از 27 سال است.
برای آغاز کار چند برند خارجی را مورد مطالعه قرار دادهایم و نه به صورت کپیبرداری بلکه سعی داشتیم روش کارمان تلفیق و میکسی از الگوی این چند برند باشد.
پس در واقع برند شما از هیچ برند خارجیای تقلید نکرده یا به بیان دیگر مشخصا بنچمارک (نشان و معیار)خاصی از برند خاصی نبودید، درست است؟
در جواب سوالتان هم میتوانم بگویم بله و هم نه؛ یعنی شاید در جاهایی الهام گرفتهایم. بهر حال بنده شاید ساعتها رفتهام و به ویترین مرکز خرید خاصی خیره شدهام یا در کافههای مراکز خرید مدتها نشستهام و به نوع طراحی و دکوراسیون و حتی نمای آنجا توجه کردهام و بارها و بارها در ذهن خود ایدهپردازی کردهام؛ تقریبا تمامی طراحی و دکوراسیون برند بازلی را خودم به شخصه انجام دادهام.
مجموعه شما محصولاتی را ارائه میدهد که بسیار خوشدوخت و شیک است و اگر هنگام عرضه و فروش نگویید پوشاکتان ایرانی است، مشتری تصورش بر این خواهد بود که شاید این پوشاک خارجی است. با این تفاسیر استایل و نیز الگوی برند بازلی به کدامیک از کشورهای صاحب سبک همچون ترکیه، انگلیس،ایتالیا و...نزدیکتر است؟
همانطور که میدانید ریشه این صنعت اصالتا اروپایی است. بنده از آنجایی که در گذشته با چند برند ترکیهای همکاری داشتم، مشاهده میکردم که آنها هم نگاهشان به اروپاست. لذا ما هم سعی کردهایم الگو و نگاهمان بیشتر به سمت اروپا باشد.
البته الگوبرداری صحیح از کشورهای صاحب سبک و اینکه رمز موفقیتشان در چیست، کار پسندیدهای است. اما همانطور که در جریان هستید شرایط برای فعالیت برخی برندهای ایرانی طوری فراهم شده که آنها بتوانند بهتر بدرخشند و مشتریان ما هم پذیرفتهاند که این برندها حتی استعداد حضور در مارکت و فضای بینالمللی را دارند. شما که تجربۀ همکاری با برندهای خارجی را داشتهاید، فکر میکنید آیا برندهای داخلی ما آنقدر بالغ شدهاند که بتوانند در مارکت و فضای بینالمللی حرفی برای گفتن داشته باشند؟
شاید در میان این برندها یک یا دو برند پتانسیلاش را داشته باشند اما اینکه در شرایط برابر با برندهای خارجی، در یک مرکز خرید بینالمللی همپای برندهای برتر در سطح دنیا بتوانند فروش و عرضه داشته باشند، خیر. مگر اینکه به دلیل نرخ دستمزد پایین و نیز هزینههای تولید پایین ممکن است محصولات نسبت به یکسری از برندهای بینالمللی مزیت قیمتی داشته باشد، اما مزیت برندینگ خیر.
همانطور که میدانید صنعت مد و پوشاک یکی از جذابترین صنایع دنیا بهشمار میآید و خیلی از جوانهایی که در این حوزه فعالیت دارند، آرزویشان داشتن یک نام مطرح و بزرگ است. توصیه شما به جوانان فعال این حوزه که تعدادشان هم کم نیست، چیست؟
پیشنهاد میکنم علاوه بر داشتن تحصیلات آکادمیک در این حوزه، مطالعۀ دیداری هم داشته باشند. شما هر چقدر هم در این حوزه تحصیلات داشته باشید اما حس شهودی و دیداری نداشته باشید، موفق نخواهید بود. به نظرم کار را از نزدیک مشاهده کردن و لمس کردن آن خیلی مهمتر از تحصیلات آکادمیک است.
بازلی سبک متفاوتی برای معرفی محصولات خود انتخاب کرده که شاید برای خیلی از کسانی که صنعت مد و پوشاک را دنبال میکنند، جذاب باشد. بعضا دیده شده که در ماههای گذشته برند شما با خیلی از سلبریتیهای هنری و ورزشی همکاری داشته است. آیا هدف و برنامۀ خاصی داشتید و آیا شما از آن دسته برندهایی هستید که قرار است از طریق سلبریتیها معرفی شود یا صرفا یک کمپینی بوده که قرار است از کنار آن عبور کنید؟
واقعیت قضیه این است که این موضوع کاملا به صورت اتفاقی صورت گرفته است. برخی از همین دوستان به ما لطف داشته و با ما تماس میگرفتند بابت حضور در جشنوارهها و مراسمهای ویژهای که برگزار میکردند. خب ما نیز به رسم ادب دعوتشان را میپذیرفتیم و در عین حال روابط دوستانهای که مابین دو طرف بوده موجب ادامهدار شدن همکاریمان در برخی زمینهها میشد.
آیا از این همکاری تجربۀ خوبی داشتید و تاثیرش در مارکت برایتان ملموس بود؟
بله، چرا که نه. به هر حال تاثیر این عزیزان غیرقابل انکار است.
نسل جوان ما به صنعت مد و پوشاک خیلی علاقهمند است و بسیارعجول؛ از آنجایی که مجموعه شما یک تیم جوان است، از تجربه خودتان در مورد این جوانان مستعد و عجول برای خوانندگان بگویید.
تجربۀ همکاری با جوانها هم یکسری نکات مثبت دارد و هم یکسری نکات منفی؛ یعنی این انرژیای که در جوانها وجود دارد در برخی جاها خیلی مفید است اما در برخی جاها به مهار کردن نیاز داریم و به لحاظ مدیریتی هم مهار کردن این انرژی چالش برانگیز است.
در حال حاضر بازلی چند شعبه دارد و این تعداد شعب طی چند سال بازگشایی شدند ؟
12شعبه در سراسر کشور.
از آغاز اقدامات ثبت برند و همکاری با فروشگاه ها برای فروش محدود محصولات و طی کردن دیگر روندهای متداول حدودا 4 سال است که بازلی به طور رسمی فعالیتش آغاز شده است.
و در حال حاضر به این نتیجه رسیدیم که باید به عنوان یک برند پکیجی کامل در اختیار مخاطبانمام بگذاریم که این پکیج شامل تبلیغات، عکاسی، معرفی اصولی محصول و در نهایت محصول خوب است چون در واقع شما نمیتوانید فقط با عرضه محصول خوب موفق شوید بلکه تمام خدماتی که ارائه میدهید کنار هم میتواند موجب موفقیت یک برند شود.
یعنی شما عملا چند سال ابتدایی فعالیتتان را صرف زیرساختها کردهاید و همزمان در مدت 4 سال به لحاظ فیزیکی شعبات خود را افزایش دادهاید؟
بله و البته به این موضوع اشاره ای هم داشته باشم که این کسب و کار از گذشته و از پدر به ما رسیده و ما با روش و متد جدیدی شیوه فعالیت را تغیر دادیم و گویی مجددا شروع به فعالیت کردهایم.
آیا شما هم مانند برخی برندهای ایرانی که مثلا در ابتدا در حوزه پوشاک مردانه فعالیت داشتند و سپس لاین پوشاک زنانه هم راهاندازی کردهاند، در حوزه پوشاک زنانه هم فعالیت خواهید داشت؟
ما دوست داریم عرضهکننده تخصصی پوشاک آقایان باشیم؛ یعنی برندی برای صفر تا 100 یک آقا با میانگین سنی 30 تا 55 سال، به صورت کامل و تمرکزمان را روی یک حوزه تخصصی بگذاریم.
اگر بخواهید سه برند مردانه دنیا را به سلیقه شخصی معرفی کند یا در صورت نیاز از آنها الهام بگیرید، چه برندهایی خواهند بود؟
شاید اولین آن «بیژن پاکزاد» باشد که از نوجوانی ارادت خاصی به ایشان داشتم. «زنیا» و «هوگوباس» را هم دوست دارم.
شما هم سابقه تولید در داخل کشور را دارید و هم سابقه فعالیت در کشور ترکیه را داشتهاید؛ چقدر فضای تولید ما با فضای تولید در ترکیه متفاوت است؟
تفاوت اصلی در ریشهدار بودن این صنعت در ترکیه است، اما در ایران یک صنعت نوپای در حال شکوفا شدن است. ولی طبق بررسیهای ما سرعت گسترش آن در ایران بالاست و افراد فعال در این حوزه در این چند سال پیشرفتشان بسیار محسوس بوده است؛ یعنی کسانی بودهاند که به جزئیات اهمیت داده و از متریال خوبی استفاده میکنند. اگر شما بخواهید محصول خوبی را تولید نمایید باید متریال خوبی هم داشته باشید.
از آنجایی که مدتهاست شما را میشناسیم و این را هم میدانیم که شما علاوهبر متریال کار به جزئیات هم توجه میکنید بهخصوص در طراحیها که به شخصه نظارت دارید و از آنجایی که صرفا متریال خوب نمیتواند ضامن کیفیت باشد، بفرمایید زمانی که از ترکیه به ایران آمدید و شروع به تولید کردید، آیا شرایط برایتان مهیا بود تا بتوانید کیفیت تولیدتان را حفظ کنید؟
اوایل برایم دشوار بود؛ چرا که کسانی که با ما همکاری میکردند برایشان سخت بود پذیرش مثلا اینکه پنج دفعه از آنها نمونه محصول بخواهید! اما به تدریج اوضاع بهتر شد. مضاف بر اینکه شما به هر چیزی زمان بدهید و انرژی خوب به آن بدهید، بهر حال جا میافتد و کار خیلی پیچیدهای نیست یعنی صنعتی نیست که شما نتوانید با تلاش در آن موفق شوید.
کتابی در مورد «گوچی» نوشته شده که «تام فورد» در اعتلای این برند نقش بسیاری داشته است. طبیعتا طراحان نقش بسیار اساسی در موفقیت صنعت مد و پوشاک دارند. با توجه به اینکه شما طراح و نظارهگر فرآیند تولید هستید، کمی در مورد وضعیت طراحان ایرانی برایمان بگویید.
در این رابطه دو گروه وجود دارند؛ به هر حال کسانی هستند که دیدگاهشان همسو با نظرات ماست. ما اعتقاد داریم نباید خیلی جزئیات یک محصول را تغییر داد؛ به طور مثال آستر، دکمه یا مدل یقۀ یک کت، اما کسانی هم هستند که از ابتدا جزئیات یک محصول را تغییر میدهند و بعضا مشتریهای خاص خودشان را نیز دارند. ولی بنده به شخصه نسبت به این موضوع اعتقادی ندارم.
فرمودید12 شعبه افتتاح کردهاید، در چه شهرهایی از کشور شعبه دارید؟
شعبۀ «VIP» ما در خیابان فرشتۀ تهران واقع شده است. همچنین دو شعبه در مشهد، چهار شعبه در کرج، رشت، اراک، کرمانشاه و شعبۀ جدیدمان نیز در تبریز است.