گاهی باید به نیل زد؛ به شط آبی دریای طوفانی! بنیاسرائیل هم اگر پا به دریای طوفانی نمیگذاشتند، دریا شکاف نمیخورد و راه باز نمیشد. معجزهها و شفاها همیشه در سایه پنهانند؛ در سایه حرکت و توکل!
در سایه موسای درون تو که باید دل به دریا بزند و اگر تمام دنیا بگویند، این دریا غریق میگیرد، با تمام وجود بگوید که من آمدهام دریاها را بشکافم و راههای بسته را باز کنم.
بعضی آدمها انگار آمدهاند حیثیت تمام (نشدن)های دنیا را به بازی بگیرند، ویرانیها را آباد و سختیها را سهل کنند. یاد گرفتهاند معجزه زندگی خودشان و دیگران باشند. آمدهاند که در زمان خودشان به تمام هستی ثابت کنند که "ثبت است بر جریده عالم دوام ما"
این آدمها از آسمان نیامدهاند، فقط قانون زمین را خوب بلدند.
قانون صبر، تلاش و توکل را ...
اینها همانهایی هستند که برای دنیا و آدمهایش "رفاه" را به ارمغان میآورند و تا همیشه استوار میمانند.
"رفاه" کلمه زیبایی است. از آن کلمهها که شنیدنش هم حال آدم را خوب میکند. اما دریغ که این کلمه دوستداشتنی به راحتی محقق نمیشود و برای رسیدن به قله "رفاه" باید از مسیر سخت و پرسنگلاخ سختکوشی گذشت.
اینها را بارها شنیدهایم، اما تکرار هم که شود تکراری نمیشود و همیشه تازه است، مانند صحبتهای مدیرعامل فروشگاههای زنجیرهای رفاه که بوی تازگی و طراوت بهار را دارد و اتفاقهای تازه فروشگاههای رفاه؛ فروشگاههایی که نام زیبای "رفا" را یدک میکشند، اما تا همین چند سال پیش جز نام زیبا، هیچ زیبایی دیگری برایشان باقی نمانده بود که با ورود دکتر فرشید گلزاده به این دریای طوفانی، راهها گشوده و نام رفاه دوباره درخشان شد.
آنچه میخوانید حاصل گپ و گفت صمیمانه و نوروزی ما با دکتر فرشید گلزاده، مدیرعامل محترم فروشگاههای زنجیرهای رفاه است.
آقای دکتر گلزاده لطفا در ابتدا کمی از خودتان برای خوانندگان ما بگویید.
اگر بخواهم کمی به عقب برگردم و سالها پیش را مرور کنم باید بگویم تا دبیرستان در تهران زندگی نمیکردم و ساکن کرمان بودم. آن زمان در مدرسه استعدادهای درخشان کرمان درس میخواندم و اصولا بچههایی که در این مدارس درس میخوانند با یک ذهنیت خاص رشد میکنند که یا باید دکتر شوند یا مهندس.
بر اساس همین ذهنیت، بنده رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف را انتخاب کردم، اما بعدها متوجه شدم کارهای فنی با روحیات من سازگار نیست. همان روزها همزمان با تحصیل، کار هم میکردم و در خلال تحصیل، تدریس میکردم و کارهای متفرقه و جانبی هم زیاد انجام میدادم مانند عضویت در تیم فوتبال دانشگاه و انتخاب شدن برای تیم ملی دانشجویان و قهرمانی مسابقات آمادگی جسمانی کشور و ... و 2 دوره نیز به عنوان عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه انتخاب شدم. درسم که به پایان رسید مردد بودم برای ادامه تحصیل سراغ چه رشتهای بروم. آن روزها به 2 رشته اقتصاد و MBA فکر میکردم که هر 2 رشته را در دانشگاه شریف قبول شدم و در نهایت MBA را انتخاب کردم. این رشته تحصیلی من را با موضوعات تازهای آشنا کرد و همان دوران بود که متوجه شدم مدیریت کردن لزوما مبتنی بر پیشینه تحصیلی نیست، بلکه مبتنی بر ساختن یک سری ویژگیهای شخصیتی در وجود افراد است و فرد باید تمرین کند ویژگیهایی از قبیل سختکوشی، برنامهریزی، پیگیری و قدرت تحلیل موضوعات و از همه مهمتر تهییج کردن و انرژی دادن به نیروی انسانی و ایجاد اعتماد بین پرسنل را در وجود خودش نهادینه کند. این مسائل به من خیلی کمک کرد و باعث شد من از همان ابتدا کارهای اجرایی و مدیریتی را دنبال کنم. وقتی 27 سالم بود مدیرعامل شرکتی شدم که 20 درصد سهامش متعلق به اتریشیها بود و بخشی از آن هم متعلق به شرکت تالیا. بعدها در خصوص مشاوره مدیریت کار کردم و یک شرکت مشاوره مدیریت تاسیس کردم و در ادامه یک شرکت بیمه تاسیس کردم و مجموعهای از شرکتها را راهاندازی کرده و وارد فاز کارآفرینی شدم تا اینکه تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا به انگلستان بروم و ناچار شدم بار این شرکتها را کم کنم. مدتی در ایران نبودم تا اینکه از سال92 به صورت موردی برخی پروژههای سرمایهگذاری و مشاوره را در ایران شروع کردم.
چطور شد بعد از این همه ماجرا وارد رفاه شدید؟
ورود من به رفاه خیلی اتفاقی و در عین حال برای همه عجیب بود، زیرا سوابق کاری من اصلا با فروشگاههای زنجیرهای و خردهفروشی همخوانی نداشت. قبل از ورود به رفاه در سال92، عضو هیاتمدیره شرکت سرمایهگذاری خارجی ایران بودم و بعد از آن در فروردین 93بسیار اتفاقی عضو هیاتمدیره رفاه شدم. آن زمان شناخت درستی از رفاه نداشتم و بعد از ورود، شروع به بررسی و مطالعه کردم و متوجه شدم این مجموعه هیچگونه برنامه و خط مشی مشخصی ندارد، از طرف دیگر، رقبای زیادی وارد بازار شده بودند و کار ما سختتر شده بود. در سالهای 90و91 ما دوران تورم را سپری کرده بودیم که اصولا این تورمها برای خردهفروشها سودآور است، زیرا قیمتها افزایش پیدا میکند و آنها سود میکنند، اما در سال 93 اقتصاد دچار رکود شد و علاوه بر اوضاع اقتصادی، فرسودگی زیرساختهای شرکت و نبود آموزش و حضور نیروهای سفارشی و غیرمتخصص باعث افت شدید شرکت شد.
بعد از ورود به رفاه با چه شرایطی مواجه شدید؟
بنده در همان ابتدای ورود به رفاه با شرکتی مواجه شدم که سهامدارانش به این نتیجه رسیده بودند که ادامه کار این شرکت به هیچ وجه توجیه اقتصادی ندارد و این شرکت باید تعطیل و املاک آن فروخته و خرج بدهیهایش شود و از این عبارت استفاده میکردند که (باید هر چه زودتر از شر رفاه خلاص شویم) اما از سوی دیگر،5 هزار نفر در رفاه کار میکردند و با تعطیلی رفاه 5 هزار خانوار دچار مشکل میشدند.
چه اتفاقی افتاد که این شرکت ورشکسته به لحاظ اقتصادی پا گرفت؟
برآیند موفقیت یک شرکت اقتصادی را ارزش سهام تعیین میکند. سال 93 که آن بحران اقتصادی برای رفاه پیش آمد، بانکها سهامشان را با قیمت 450 تومان به ازای هر سهم در بازار عرضه کردند، اما این سهام خریداری نداشت و کسی سهام نمیخرید، تا اینکه 2 سال پس از شروع برنامه ما، بانکها دوباره سهامشان را عرضه کردند، اما این بار با قیمت پایه 950تومان که رقابتی برای خرید سهام رفاه درگرفت و این سهام با قیمت 1650تومان به فروش رسید، یعنی ما در دوران رکود اقتصادی 270درصد رشد ارزش سهام داشتیم. در حال حاضر نزدیک به 10ماه است که شرکت ما سهامدار خصوصی دارد و ما میتوانیم خیلی سریعتر در برنامه رشد شتابان حرکت کنیم.
با چه برنامهای وارد رفاه شدید و افق 1404 شما در این مجموعه به چه صورت است؟
بنده سال 93 وارد رفاه شدم و با مطالعه شرایط محیطی و کسبوکار و بررسی روندهای جهانی، ابتدا یک برنامه 10ساله برای این مجموعه طراحی کردیم. چشمانداز مجموعه رفاه را تا سال 1404 ترسیم کردیم. این چشمانداز در 3 برنامه استراتژيک طراحی شده و شامل 2 برنامه استراتژیک 3 ساله و یک برنامه 4 ساله است.
به نظر میرسد رفاه از یک برنامه قوی بهرهمند است و بر اساس یک مسیر مشخص حرکت میکند. شاید این رویکرد برای دیگر شرکتها هم الگوی مناسبی باشد، بخصوص در ایران که با ضعف برنامهریزی و رویکردهای بلندمدت مواجه هستیم. لطفا در مورد چشمانداز شرکت و این 3 برنامه استراتژیک توضیح بفرمایید.
در حال حاضر رفاه در سالهای ابتدایی دهه سوم حیات خود به سر میبرد. در سال 1394 و همزمان با 20 سالگی شرکت رفاه، نقشه راه و چشمانداز 10 ساله رشد رفاه طراحی شد. بر اساس این چشمانداز در افق 1404، "شرکت فروشگاههای زنجیرهای رفاه، اولین انتخاب مشتری در بازار خردهفروشی کشور خواهد بود که با مدلهای کسبوکار در تراز جهانی و به اتکای سرمایه انسانی خود و با بکارگیری فناوریهای روزآمد، تجربه خرید متمایزی را برای مشتریان و رابطه پایدار همکاری را با شرکای تجاری خود به ارمغان میآورد. رفاه میکوشد مشارکتی فعال در رشد بالنده و پایدار کشور داشته باشد و بیشترین ارزش را برای ذینفعان خود خلق کند." به منظور تحقق این چشمانداز 3 برنامه راهبردی 3 ساله اول، 3 ساله دوم و 4ساله سوم مدنظر قرار گرفت که برنامه اول راهبردی شرکت تحت عنوان "برنامه تحول راهبردی رفاه" طراحی شد.
برنامه 3 ساله اول معطوف بر توسعه زیرساختهای شرکت بود تا با تلاش و همدلی همه اعضای خانواده رفاه، گرد و غبار ناشی از سالها فعالیت از پیکر رفاه زدوده شود. بدین منظور برنامه جامعی برای بهبود در حوزههای مختلف شرکت اعم از تامین کالا، امور مالی، منابع انسانی، فناوری، بازاریابی، توسعه فروشگاههای جدید و بازسازی فروشگاههای موجود تنظیم شد و بر مبنای اولویتبندی انجام شده در دستور کار قرار گرفت.
اجرای برنامه تحول راهبردی رفاه که با پایان سال 96 به اتمام میرسد، موجب شد نام رفاه به عنوان یک برند ایرانی جان تازهای بگیرد. اینک خرید از فروشگاههای رفاه نه تنها متضمن خرید محصولاتی با کیفیت و با قیمت مناسب است، بلکه تجربهای لذتبخش از حضور در فروشگاهی مدرن با تنوع کالای بالا به همراه محصولاتی سالم و سلامتآفرین و برخوردار از امکانات جانبی مناسب است.
همچنین رفاه به عنوان یک شرکت ریشهدار ایرانی توانست با ایجاد بستر مناسب توزیع کالا در سراسر کشور، ضمن کاهش هزینههای شبکه توزیع به عرضه محصولات ایرانی و رسیدن آنها به دست مصرفکننده کمک شایانی کند، از این رو میتوان رفاه را ویترین اقتصاد مقاومتی نامید؛ شرکتی ایرانی که به همت مردان و زنان همین مرز و بوم، نه تنها جایگاه خود در صنعت خردهفروشی کشور ارتقا بخشید، بلکه به رشد کسبوکار تولیدکنندگان ایرانی نیز کمک کرد.
آیا این رویکرد در برنامههای آتی ادامه مییابد؟ اقدامات جدید فروشگاههای زنجیرهای رفاه در نسل جدید این شرکت چیست؟
اشتیاق ما به رشد و نوآوری بیش از پیش ادامه خواهد داشت تا با عرضه مدلهای کسبوکار نوین خردهفروشی، نقش فعالی در ارائه خدمات متمایز به مشتریان خود داشته باشیم، از این رو در برنامه راهبردی دوم شرکت که به عنوان برنامه رشد شتابان نام گرفته است، شرکت رفاه به دنبال توسعه کسبوکارهای جدید است.
در برنامه راهبردی دوم که تا افق 1400 تعریف شده به اتکای فعالیتهای زیرساختی انجام شده در برنامه اول، رفاه به دنبال رشد شتابان و توسعه کسبوکارهای جدید است. مهمترین محور توسعه رفاه در برنامه راهبردی دوم، توسعه انواع فروشگاهها و نیز تکمیل زنجیره ارزش در صنعت خردهفروشی است. طبق این برنامه، مدلهای جدید فروشگاهی رفاه متضمن دسترسی آسان مشتریان به محصولات مورد نیازشان خواهد بود. ایجاد فروشگاه آنلاین، واگذاری نمایندگی (فرانچایزینگ) و راهاندازی دپارتماناستورها که اولین آنها تحت عنوان روژهومسنتر در طبقات فوقانی فروشگاه رفاه شیان افتتاح شد از جمله مدلهای جدید فروشگاهی رفاه هستند. در خصوص تکمیل زنجیره ارزش نیز راهاندازی سیستم لجستیک و توزیع رفاه به منظور ارائه خدمات به همه انواع فروشگاهها در دستور کار قرار دارد. همچنین تامین مستقیم بخشی از کالاها از طریق تولید، واردات و عرضه محصولات با برند اختصاصی از دیگر برنامههای رفاه است.
مهمترین هدف شما در برنامههای توسعه رفاه چیست؟
ما به دنبال این هستیم که همه مردم امکان تجربه یک خرید لذتبخش و ارزان را داشته باشند، یعنی با کیفیت مناسب، ارزانترین قیمت ممکن را به مردم ارائه دهیم. میخواهیم مردم با حضور در فروشگاههای رفاه حالشان خوش شود. تلاش میکنیم امکان خرید ارزان را برای همه مردم فراهم کنیم تا همه مردم بتوانند با هر سطح درآمدی که دارند یک خرید شایسته و فاخر داشته باشند، در حالی که شاید در گذشته برخی از محصولات و خدمات مختص طبقه خاصی از جامعه بود. ماموریت ما در نسل جدید فروشگاههای رفاه این است که امکان خرید رضایتبخش را برای همه اقشار مردم فراهم کنیم.
چطور در زمینه فروش ارزان، اعتماد مشتریهایتان را جلب میکنید؟
ما طرحی داریم به نام "تضمین ارزانترین خرید" که در این طرح به مشتری اعلام میکنیم در صورت خرید از رفاه چنانچه یکی از کالاهای ما در فروشگاههای معتبر دیگر ارزانتر عرضه شد، ما 15 برابر مابهالتفاوت آن اختلاف قیمت را به مشتریهایمان پرداخت میکنیم.
هزینه جوایزی که اخیرا رفاه به مردم میدهد از کجا تامین میشود؟
طی سالهای 90 و 91 با بروز تورم شدید در اقتصاد کشور، فروش رفاه نیز رشد داشت و مدیران وقت به دلیل تصور اشتباه از رشد فروش، هزینهها را افزایش دادند به گونهای که هزینهها در سالهای 90 تا 93 به طور متوسط 66 درصد رشد سالانه داشت. از سال 94 و با شروع برنامه تحول راهبردی رفاه، مدیریت هزینهها و کنترل مخارج در دستور کار قرار گرفت، به گونهای که به ترتیب رشد هزینهها 44 درصد، 15 درصد و در نهایت امسال 10 درصد رشد داشت.
مهار هزینهها در کنار انجام سرمایهگذاری در بازسازی که موجب رشد فروش شد، باعث شد شرکت در مسیر سود پایدار قرار گیرد و ما بخشی از این سود را به صورت تخفیف و بخشی را هم به صورت جایزه به مردم برمیگردانیم و این دوباره با ایجاد اعتماد موجب رشد فروش مجدد میشود. به عنوان مثال در سال گذشته رشد فروش ما به 40 درصد رسید و رشد هزینهها به 10 درصد، بنابراین تصمیم گرفتیم به پاس این اعتماد مردم و ایجاد سودآوری، بخشی از این سود را به عنوان جایزه به مردم برگردانیم که در نتیجه مردم میتوانند ضمن خرید از رفاه از جوایز این فروشگاه هم بهرهمند شوند.
لطفا در مورد ((RHC و حضور آن در فروشگاههای زنجیرهای رفاه توضیح دهید.
این روزها مردم برای خرید لوازم منزل و یا تجهیزات دفتری باید زمان و هزینه زیادی را صرف جستوجو و رفتوآمد کنند و به طور متوسط 15نقطه تهران را زیر پا بگذارند. به عنوان مثال برای خرید پرده، کفپوش،کاغذ دیواری، روشنایی، سرویس چوب و ظروف و سایر لوازم منزل باید در ترافیک تهران به مکانهای مختلفی مراجعه کرد.
RHC یا روژ هومسنتر پدیدهای نوین است که کلیه لوازم و تجهیزات منزل را زیر یک سقف جمع کرده است. زمانی که شخصی وارد فروشگاه RHC شود میتواند یک خانه کاملا خالی را تجهیز کرده و در ضمن از خدمات مشاوره و طراحی منزل هم استفاده کند. حضور RHC در فروشگاههای زنجیرهای رفاه هم در راستای ماموریت اصلی ما است که همه مردم تجربه زندگی کردن در یک خانه فاخر با قیمت پایین را داشته باشند. تلاش ما این است که در برنامه سوم1404 خودمان مبلغ مورد نیاز مردم برای خرید و تجهیز منزلشان را به آنها وام دهیم.
در حال حاضر اولین شعبه RHC در فضایی 3 هزار متری در منطقه شیان راهاندازی شده و قصد داریم طی 2سال آینده 15شعبه دیگر آن را تاسیس کنیم تا مردم با صرف زمان و هزینه کمتر لوازم دکوری و تجهیزات منزلشان را خریداری کنند.
جایگاه فروشگاههای رفاه در مقابل رقیبانی مانند هاپیرمی، افق کوروش و هایپراستار چگونه است؟
این روزها تعداد رقبای ما افزایش پیدا کرده و ما با تمام رقبا رقیب و رفیق هستیم و به دنبال این هستیم که با رقبای خودمان به اشتراک منافع برسیم و در حوزههایی مانند تحقیق و توسعه و آموزش، همکاری کنیم. همچنین در نظر داریم آکادمی آموزش در کشور راهاندازی کنیم تا همه فعالان صنعت خردهفروشی از آن نفع ببرند، زیرا ما در حال حاضر به شدت در زمینه آموزشهای کاربردی در صنعت خردهفروشی در کشور دچار مشکل و ضعف هستیم.
اما در مورد رقبا باید بگویم رقابت سازنده و به نفع اقتصاد، شرکتها، مردم و جامعه است. خوشبختانه ما رقبای قدری داریم و هیچ وقت خیالمان از رقبا راحت نخواهد بود، اما این ادعا را داریم که در سال 1404، قطعا رهبر بازار خواهیم شد و سهم عمده بازار و رهبری بازار به لحاظ خلاقیت و نوآوری، ارائه محصولات جدید، طراحی، مدلهای مالی و قیمت برای مصرفکننده را در دست خواهیم گرفت.
لطفا در مورد مدل مالی توضیح دهید.
مدل مالی به این معنی است که یک خریدار وقتی برای خرید میرود، نگران این نباشد که چقدر پول در جیبش است و ما برای پول جیب مردم هم برنامه داشته باشیم و به آنها این اطمینان را بدهیم که طوری برنامهریزی خواهیم کرد که همه افراد با توجه به وضعیت درآمدیشان از عهده خرید برآیند و در برنامه دوم توسعه برای نیل به این هدف بزرگ راهکارهایی خواهیم داشت.
چشمانداز شما در مورد آینده صنعت خردهفروشی کشور و جایگاه رفاه در این چشمانداز چیست؟
صنعت خردهفروشی ایران هنوز از لحاظ بهروز بودن و همگام شدن با استانداردهای جهانی با مشکل روبهرو است. در اقتصاد جهانی یکی از شاخصهای توسعهیافتگی، میزان مدرن شدن صنعت خردهفروشی مانند توسعه فروشگاههای زنجیرهای و فروشگاههای آنلاین و مجتمعهای تجاری است، در حالی که بقالیهای سنتی ما هزینههای سربار زیادی را به اقتصاد کشور تحمیل میکنند، زیرا هر کدام از آنها یک مجموعه انفرادی با هزینههای بالا هستند که هزینههای آنها باید توسط خریدار تامین شود.
در کشور ما صنعت خردهفروشی 7 درصد از کل مایحتاج مردم را تشکیل میدهد و بقیه این سهم را میلیونها بقالی و فروشگاه کوچک تشکیل میدهند که در ظاهر برای صاحبانشان سودآوری دارند، اما در واقع اصلا اقتصادی و مقرون به صرفه نیستند و هزینه زیادی را به اقتصاد کشور تحمیل میکنند.
بیشک صنعت خردهفروشی مدرن در ایران گسترش خواهد یافت و راهی جز این ندارد، زیرا در کشور ما هزینههای بستهبندی، توزیع و برندینگ بسیار بالا است، محصول ما نمیتواند با محصول خارجی رقابت کند و زمانی که این بخش اصلاح شود خودبهخود مشکلات تولید ما حل خواهد شد.
بنده آینده صنعت خردهفروشی ایران را پر از رشد و رقابت میبینم و معتقدم شرکتهایی میتوانند در این صنعت دوام بیاورند که از زیرساختهای حرفهای برخوردار باشند، چرا که این صنعت برخلاف ظاهر ساده، بسیار پیچیده است، بنابراین بسیاری از شرکتهایی که امروز وارد بازار شدهاند ممکن است نتوانند در ادامه کار دوام بیاورند.
این تجربه در مورد شرکتهای خارجی هم صدق میکند، چنانچه در کرهجنوبی و چین برخی از این شرکتها شکست خوردند.
فروشگاه زنجیرهای رفاه قصد دارد شرکت اول ایران در زمینه خردهفروشی باشد و با مسیری که در پیش گرفته و زیرساختهایی که ایجاد کرده و برخورداری از قدرت محلی و بومی و ایرانی در راستای نیل به این هدف با قطعیت پیش خواهد رفت.
در مورد تحقق اقتصاد مقاومتی چه تدبیری اندیشیدهاید؟
ما اعلام کردهایم که میخواهیم ویترین اقتصاد مقاومتی باشیم و برای تولید، بستهبندی و فروش محصول ایرانی کمک کنیم و در این زمینه گامهای عملی و مشخصی نیز برداشتهایم. هدف ما در سال 1404این است که نیمی از محصولاتمان را خودمان تولید کنیم.
یکی از کسبوکارهایی که در همان افق دنبال میکنیم، صنایع دستی ایران است؛ هدفمان این است که تجاریسازی صنایعدستی ایران را به عنوان صنعتی که میتواند در کارافرینی و ارزآوری برای ایران سودمند باشد، دنبال کنیم. مشکلات آب و محیطزیست الزام میکند به فکر صنایع جایگزین صنعت کشاورزی در ایران باشیم.
با تشکر از شما اگر در پایان صحبت خاصی دارید، بفرمایید.
ضمن تشکر از مجله ارزشمند شما و مصاحبه متفاوتی که انجام دادید، پیشاپیش فرا رسیدن نوروز و بهار 97 را تبریک عرض میکنم و امیدوارم سال نو سالی پر از رفاه برای مردم سرزمینم باشد.