کارایی بهتر نظام توزیع کشور با گسترش زنجیرههای خردهفروشی
نظام توزیع کالا و خدمات، همپای سایر تحولات اقتصادی در جهان بهسرعت در حال تحول است. در سالهای گذشته تولیدکنندگان، واردکنندگان و توزیعکنندگان کوچک و بزرگ، بازیگران اصلی توزیع کالا و خدمات بودند (و در نهایت فروشگاههای کوچک و متوسط وظیفه عرضه مستقیم کالا و خدمات به مشتریان را برعهده داشتند)، اما در حال حاضر نهادهای جدیدی جایگزین بازیگران قبلی در زنجیره توزیع و حتی بخشی از تولید شدهاند. سطح فعالیتها نیز از سطح ملی ارتقا یافته و برخی از توزیعکنندگان زنجیرهای در سطح منطقهای یا جهانی نیز فعال بوده و شعبههای خود را در اقصی نقاط جهان برای توزیع کالاها و خدمات دایر کردهاند.
دکتر مجتبی سلیمانیسدهی عضو هیاتعلمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی در یادداشت خود در روزنامه دنیای اقتصاد آورده است: یکی از اقدامات مثبت انجام شده در همسویی با نظام نوین توزیع طی یکی دو دهه اخیر، توسعه فروشگاههای زنجیرهای در ایران بوده است، اما کماکان فروشگاههای زنجیرهای سهمی اندک و حدود پنج درصدی را از بخش خردهفروشی دارند و خردهفروشان جزء، سهم اصلی را در اختیار دارند.
در ریشهیابی چگونگی برطرفسازی و کاستن این مشکلات باید اذعان کرد که در اقتصاد رقابتی کنونی تنها کسبوکارهایی توانایی حضور و حیات دارند که بهصورت زنجیرهای (در مقابل انفرادی) به کسبوکار بپردازند. از سویی با توجه به اینکه بخش غالب نظام توزیع خردهفروشی کشور بهصورت سنتی بوده و توسط واحدهای صنفی کوچک صورت میپذیرد، قطعا حذف این مجموعه بزرگ که اشتغال زیادی را در خود ایجاد کرده است از نظام توزیع کشور به مصلحت و حتی امکانپذیر نیست. واحدهای خردهفروشی جزء (سوپرمارکتها و بقالیها) در بخش توزیع کشور، امکان تحول و ارتقای سیستم توزیع کشور و افزایش بهرهوری این بخش حیاتی در معاش شهروندان را دچار چالش جدی کرده است. اما راهکار چیست؟
با در پیش گرفتن رویکرد ایجاد و گسترش «زنجیرههای خردهفروشی» در کنار فروشگاههای زنجیرهای میتوان ضمن ساماندهی واحدهای صنفی خردهفروشی موجب افزایش کارایی نظام توزیع فعلی کشور شد. منظور از زنجیره فروشگاهی، مجموعهای از واحدهای صنفی خردهفروشی است که تحت یک نشان تجاری و با مدیریتی یکپارچه اداره میشود. یک سوال در این میان مطرح است و آن اینکه تفاوت زنجیرههای خردهفروشی با فروشگاههای زنجیرهای چیست؟ زنجیره فروشگاهی مشتمل بر تعداد زیادی فروشگاه با مساحت کوچک (نظیر سوپرمارکتها و فروشگاههای در دسترس) و گستردگی بالاست. اما فروشگاه زنجیرهای مشتمل بر تعداد محدودی فروشگاه با مساحت بالا (هایپرمارکت) است. در عین حال، جامعه هدف فروشگاههای زنجیرهای، بخشی از نیازمندیهای شهروندان است که در فواصل زمانی زیاد (هفتگی یا ماهانه) و به مقدار زیاد خرید میکنند؛ اما جامعه هدف زنجیرههای خردهفروشی، آن قسمت از نیازمندیهای شهروندان است که در فواصل زمانی کوتاه (روزانه) و به مقدار مایحتاج روزانه خرید میکنند. در مورد نمونههای موفق دنیا از زنجیره خردهفروشی میتوان به سوپرمارکتهای Circle K و Eleven۷ اشاره کرد که دو نمونه باسابقه و موفق ایجاد چنین شبکههای خردهفروشی در دنیا هستند. زنجیره فروشگاهی Circle K در تگزاس آمریکا و از سال ۱۹۵۱ شروع به کار کرد. این فروشگاهها که عموما به اندازه سوپرمارکتهای ایران هستند اکنون بیش از ۱۰ هزار فروشگاه در دسترس در بیش از ۱۳ کشور (تمرکز اصلی: آمریکا، کانادا، آسیای شرق و جنوبشرق) دارند که فروشگاههای آنها هم از نوع مالکیتی و هم از نوع فرانچایزی (اجاره برند) هستند.
فروشگاههای Eleven۷ قدمتی بیشتر دارند و از سال ۱۹۲۷ در آمریکا شروع به فعالیت کردهاند. این فروشگاهها هم از نوع مالکیتی و هم از نوع فرانچایزی هستند. درآمد این زنجیره فروشگاهی در سال ۲۰۰۹ بالغ بر ۸۵ میلیارد دلار بوده است و اکنون بیش از ۴۵ هزار نفر را در استخدام خود دارد (غیر از کارکنان فروشگاههای فرانچایزی). هماکنون بیش از ۵۳ هزار فروشگاه Eleven۷ در بیش از ۲۰ کشور دنیا مشغول فعالیت هستند. در این میان، مزیتهای زنجیرههای خردهفروشی را در چند بخش میتوان دستهبندی کرد: ۱-ساختارمند شدن واحدهای خردهفروشی جزء و امکان کنترل و نظارت بهتر دولت بر فعالیتهای آنها؛ ۲- امکان بهرهمندی از «مقیاس اقتصادی» کسبوکار و افزایش سودآوری کل ناشی از صرفه مقیاس؛ ۳-امکان بهکارگیری رویکردهای نوین توزیع (مثل: کراس داک، فروش الکترونیکی…) و کاهش قابل توجه هزینههای توزیع؛ ۴-امکان بهکارگیری فناوریهای نوین در نظام توزیع؛ ۵- مقرون بهصرفه شدن سرمایهگذاری در حوزه زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری بخش توزیع؛ ۶- امکان مدیریت واحد و یکپارچه چند واحد خردهفروشی؛ ۷- افزایش حقوق مصرفکنندگان و مشتریمداری در بین خردهفروشان (به دلیل حفظ و ارتقای نشان تجاری)؛ ۸- یکپارچه شدن اجزای مختلف نظام توزیع خردهفروشی (اعم از انبارها، پخش و حملونقل، خردهفروشی) و درنتیجه امکان مدیریت یکپارچه بر کل شبکه توزیع؛ ۹- شکلگیری زنجیرههای خردهفروشی قدرتمند در کشور که امکان حضور و فعالیت در سایر کشورهای منطقه را نیز دارند؛ ۱۰- افزایش قدرت بخش خردهفروشی در چانهزنی با تامینکنندگان که کمکی به دولت در کنترل بازار و جلوگیری از گرانفروشی خواهد بود؛ البته هرچند که این افزایش قدرت به دلیل افزایش درجه تمرکز در مواجهه با مصرفکنندگان نیز وجود خواهد داشت، به دلیل رقابت فشرده بین زنجیرههای خردهفروشی برای کسب سهم بیشتر بازار و فروش بیشتر تا حدی کنترل خواهد شد. اما با این وجود لازم است دولت تدابیری در راستای حمایت از حقوق مصرفکنندگان بیندیشد.
باید توجه داشت که رویکرد زنجیرههای فروشگاهی نهتنها در رسته خردهفروشی خواروبار بلکه در سایر رستهها (مثل رستورانها، نانواییها، پوشاک و…) نیز قابل پیادهسازی است. بنابراین دامنه فعالیت یک زنجیره فروشگاهی نه الزاما فقط در یک صنعت بلکه ممکن است در چند صنعت باشد. اما توجه شود که ماهیت کار زنجیره فروشگاهی حتما خردهفروشی است. با در پیش گرفتن رویکرد ایجاد و توسعه «زنجیرههای خردهفروشی» در کنار فروشگاههای زنجیرهای میتوان ضمن ساماندهی واحدهای صنفی خردهفروشی باعث افزایش کارایی نظام توزیع فعلی کشور شد. منظور از زنجیره خردهفروشی، مجموعهای از واحدهای صنفی خردهفروشی است که تحت یک نشان تجاری و با مدیریتی یکپارچه اداره میشوند.