مالها مجددا به عنوان املاک و مستغلات چندمنظوره به چرخه حیات و استفاده بازمیگردند؛ با این تفاوت که اینبار برای پوشش تقاضای مسکن! این پروژه با بیش از ۵۳درصد کاربری مسکونی همراه خواهد بود و آنچه از فضای فروشگاههای خردهفروشی خواهد ماند، حدود ۳۴درصد گزارش شده و بقیه به فضاهای خدماتی پشتیبان اختصاص خواهد یافت.
بحران مسکن در ایالاتمتحده بهخوبی ثابت شده است. این کشور حدود 6.5میلیون خانه خالی دارد و به نظر میرسد توسعهدهندگان نمیتوانند به اندازه کافی سریع بسازند تا تقاضا را برآورده کنند. کارشناسان انتظار داشتند افزایش نرخهای بهره با توقف فعالیتهای توسعه و کاهش بیشتر عرضه و تقاضای مسکن، کمبود مسکن را تشدید کند اما در ماه می، خبرهای خوبی منتشر شد. با وجود انتظارات مبنی بر کاهش فعالیتهای ساختوساز جدید، خانهسازی در ایالاتمتحده 22درصد افزایش یافت. همانطور که مشخص است، سطوح پایین عرضه مسکن، اعتماد سازندگان را به اندازه کافی افزایش داد تا نگرانیهای اقتصادی و افزایش هزینهها را جبران کند. طبق گزارش انجمن ملی سازندگان خانه، اعتماد سازندگان برای اولینبار در یک سال گذشته درحال افزایش است.
تسریع فرصتهای جایگزین به ساخت خانه کمک میکند و مراکزخرید منسوخشده در صدر فهرست قرار گرفتهاند. درحالیکه واحدهای مسکونی کمبود دارند، مراکزخرید از مشکل فراوانی رنج میبرند. مردم به اندازه گذشته از فضای فیزیکی خردهفروشی استفاده نمیکنند یا به آن نیاز ندارند. بیشتر مراکزخرید درحالحاضر در مراکز پرجمعیت قرار دارند؛ دقیقا مکانهایی که بیشتر به مسکن نیاز دارند. این پویایی، توسعهدهندگان را وادار میکند تا مراکز خرید را به پروژههای با کاربری مختلط تغییر کاربری دهند. جهش جدید در ساختوساز مسکن به معنای افزایش پیشنهادات برای بازسازی مراکزخرید است.
مسکن برای توسعه مجدد مراکزخرید مناسب است و اغلب توسعهدهندگان از آن استفاده میکنند. در تجزیه و تحلیل 135پروژه توسعه مجدد مرکزخرید، 53.6درصد شامل مسکن است. در مقایسه، کمتر از 34درصد به دفتر تبدیل میشوند.
دیدن جذابیت تبدیل خردهفروشی بدون استفاده به مسکن دشوار نیست. مراکزخرید اغلب در مکانهای جذابی قرار دارند که مردم میخواهند در آن زندگی کنند؛ برخلاف پروژههای اداری یا صنعتی که در مناطق نامطلوب برای استفاده مسکونی هستند. یک مرکزخرید (پراکنده، مسطح و ساختهشده برای استفاده مصرفکننده) بهراحتی با کاربری مسکونی سازگار است و برای خردهفروشان، یک مزیت اضافه وجود دارد. مسکن از خردهفروشی پشتیبانی میکند و خردهفروشی برای بقا به مسکن نیاز دارد. مسکن میتواند مدل استاندارد خردهفروشی را با عادات زندگی مدرن و خرید تطبیق دهد.
نمونههای موفقی از این پروژهها در سراسر کشور در حال ظهور هستند. در اورنج کانتی، کالیفرنیا، مرکزخرید وستمینستر درحال تبدیل شدن به یک مجتمع با کاربری مختلط با 3هزار واحد مسکونی، 425اتاق هتل و فضای سبز است؛ درحالیکه مرکزخرید «لاگونا هیلز» به 1500واحد مسکونی بهعلاوه فضای اداری، هتل و خردهفروشی درحال توسعه است. همه اینها بیشتر با نیازهای جامعه هماهنگ به نظر میرسند. یک میلیارد فوت مربع فضای خردهفروشی منسوخ در ایالاتمتحده وجود دارد.
درحالیکه مسکن با شیوه مرکزخرید سازگار است، توسعه مجدد ملک به سمت کاربری جدید هرگز یک تلاش ساده نیست. برای شروع، توسعهدهندگان باید مراقب باشند گزینه مناسب برای پروژه خود را انتخاب کنند.
پویایی بازار تنها یک مورد از ملاحظات است. پروژه تبدیل، احتمالا به تنظیمات منطقهبندی نیاز دارد تا کاربرد جدید را منعکس کند. توسعهدهندگان همچنین ممکن است مشوقهای ارائهشده ازسوی دولتهای محلی برای تبدیل املاک و مستغلات کماستفاده به مسکن را بررسی کنند. تفاوتهای ظریف عملیاتی هم وجود دارد. توسعهدهندگان باید از نزدیک با مدیریت همکاری کنند تا روابط مستاجر موجود را مدیریت کنند؛ ازجمله رسیدگی به قراردادهای اجاره موجود و مذاکره برای خروج زودهنگام. پس از تکمیل، توسعهدهنده همچنین ممکن است به اجرای یک استراتژی اجاره مستاجر جدید نیاز داشته باشد تا مفاهیم کسبوکار و خردهفروشی را به تصویر بکشد.
به دلیل پیچیدگی در اجرای پروژه توسعه مجدد و همچنین نیازهای عملیاتی مختلف یک ملک با کاربری مختلط، بسیاری از توسعهدهندگان و مدیران املاک، مشارکتهای استراتژیک را دنبال میکنند.
پروژههای توسعه مجدد مراکزخرید فرصتی برای تامین مسکن حیاتی برای جوامع و محلههایی است که بیشتر به آن نیاز دارند. درحالیکه توسعهدهندگان باید ملغمهای از راهحلهای توسعه را دنبال کنند تا عرضه کافی برای پاسخگویی به تقاضای به وجود بیاید، توسعه مجدد مراکز خرید مطمئنا در مسیر درست قرار میگیرد.
منبع:FORBES