طبق اعلام دبیر شورای فضای مجازی بیش از دو میلیون و ۴۰۰ هزار کسبوکار در حوزه فروش و تبلیغات فقط در فضای اینستاگرام فعال هستند. مرکز آمار نیز سال گذشته گزارشی را منتشر کرد که نشان میداد بیش از ۱۰ میلیون نفر از هموطنانمان در این فضا ارتزاق میکنند و از لحاظ درآمدی به آن وابسته هستند. اینها اعداد کوچکی نیستند. کسبوکارهای خردی که در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند، در پی این ناآرامیها و کندی اینترنت به شدت ضرر خواهند کرد. کسبوکارهای بزرگتر هم به این شبکه اجتماعی وابسته هستند و تعدادی از مشتریان خود را در آن پیدا میکنند. کسبوکارهای بزرگ در شبکههای اجتماعی بازاریابی میکنند و سرمایهگذاریهایی برای گسترش فعالیت خود در این پلتفرم کردهاند که اگر این قطعی ادامهدار باشد ضرر هنگفتی را متحمل خواهند شد. این در حالی است که توسعه کسب و کار و فعالیتهای اقتصادی نیاز به فضای امن و آرام دارد. واقعیت روشن این است که مردم روزانه ساعات زیادی را در شبکههای اجتماعی میگذرانند. طبیعی است که بخش مهمی از تجارت به این فضا منتقل شود. در نتیجه قطعی این شبکه ها در ایران ضربات سهمگینی را به چرخه تجارت وارد میکند. بسیاری از کسبوکارهای بزرگ هزینه و سرمایه گذاری سنگینی در این زمینه داشتند و یکی از ورودیهای خود را به صورت مکمل پلتفرم اینستاگرام قرار دادهاند.
از روی دیگر گسترش کسبوکارهای اینترنتی میتواند به تعادل و تسهیل عرضه و تقاضای کالا و خدمات در کشور، کمک شایانی کند. اهمیت این موضوع وقتی دوچندان میشود که بدانیم کشور هند سالیانه ۸۰ میلیارد دلار از طریق فعالیتهای اقتصادی مبتنی بر فضای مجازی درآمد دارد حال آنکه این مقدار برای کشورمان در حدود ۱۰۰ میلیون دلار است.
با این وجود، درآمدزایی از طریق فضای مجازی و کسبوکارهای اینترنتی همچنان در کشور ما، جدید و نوپا محسوب میشود حال آنکه با در نظر گرفتن تعداد بالای فارغالتحصیلان دانشگاهی و جوانان جویای شغل و نیز زیرساختهای مخابراتی و دیجیتالی کشور، توجه به توسعه کسبوکارهای اینترنتی، اجتناب ناپذیر است؛ مُضاف بر اینکه طی یک دهه گذشته، بیسابقهترین تحریمهای اقتصادی از سوی کشورهای غربی بر علیه کشور ایران به اجرا گذاشته شده که تأثیرات آن را در رکود اقتصادی و اختلال در فرایند تأمین و توزیع کالا و مواد اولیه شاهد هستیم.
بر اساس گزارش مرکز آمار درآمد حدود ۱۱ میلیون ایرانی به شبکههای اجتماعی وابستگی دارد و نقش پلتفرمهای خارجی در این مورد بسیار پررنگتر از پلتفرمهای مشابه داخلی است بهطوریکه آمارها حاکی از آنند که ۸۳درصد درآمد کسبوکارهای فعال در این حوزه وابسته به اینستاگرام است.
در مقابل بر اساس آخرین گزارشها بیش از ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار کسب و کارکوچک ایرانی در اینستاگرام فعالیت دارند، تعداد کسب و کارهای بزرگ مرتبط با اینستاگرام ۲۰۰ هزار و تعداد کسب و کارهای بومی و استانی ۵۰۰ هزار است. آمارهای موسسه پژوهشی بتا از وضعیت شبکههای اجتماعی ایران نشان دهنده این است که اقتصاد ۹ میلیون نفر به صورت مستقیم به اینستاگرام وابسته است ضمن اینکه حجم بازار اینستاگرام بین ۱۸ تا ۳۲ هزار میلیارد تومان است.
این مقایسه را میتوان به زوایای دیگری هم تعمیم داد و از زاویه هزینه ایجاد اشتغال هم به آن نگاه کرد. بر اساس گزارش مرکز آمار در زمستان گذشته هزینه ایجاد یک شغل در بخش صنعتی بالغ بر یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان بوده در حالی که هزینه ایجاد شغل اولیه در اینستاگرام بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان است.
پلتفرمی چون اینستاگرام امروز یکی از شریانات اصلی اقتصاد دیجیتال ایران را تشکیل میدهند که وقفه در آن با زندگی میلیونها ایرانی را تحت تاثیر قرار میدهد. این پلتفرم به هر دلیلی امروز جایگزینی در ایران ندارد و محروم سازی کاربران از دسترسی به آن هزینه هنگفتی را ایجاد میکند.
تاثیر قطعی اینترنت بر کسب و کارهای کوچک
از سوی دیگر بخشی که معمولا نادیده گرفته میشود تاثیرپذیری کسب و کارهای کوچک در وقایعی از این دست است. تاثیر قطع اینترنت بر کسب و کارهای کوچک به سادگی قابل محاسبه نیست به خصوص آنکه اغلب این کسب و کارها کاربران عادی هستند که به صورت خانگی مشغول به یک فعالیت کوچک اقتصادی هستند.
قطعی اینترنت که در سال ۱۳۹۸ که به دنبال وقایع اجتماعی رخ داد یکی از نمونههای قابل توجه است. بر اساس اطلاعات زیرساختی که ابرآروان در آن زمان منتشر کرد ۱۸ هزار کسبوکار کوچک در زمره بزرگترین بازندگان اکوسیستم به خاطر قطعی اینترنت بودند و نتوانستند تا مدتی پس از اتصال مجدد اینترنت به جایگاه پیشین خود بازگردند.
به این موارد لیست بزرگتری را هم میتوان افزود از بخشهای سلامت و درمان گرفته تا خدمات آموزشی و... که همه اینها نشانگر اهمیت اینترنت برای تنفس اقتصادی جامعه است.
تاثیر قطعی اینترنت بر صنعت خرده فروشی کشور
در پایان ذکر این نکته ضروری است که پس از بحران کرونا و محدودیتهای خدمات رسانی فیزیکی برای اهالی و محدودیتهای خدمات رسانی فیزیکی برای اهالی کسب و کار علی الخصوص مراکز خرید و فعالان صنعت خرده فروشی تعداد زیادی از برندها، کسبه و فعالان این حوزه در راستای بهره مندی حداکثری از ظرفیتهای فضای مجازی و تجارت الکترونیک نسبت به فعالیت بیشتر در این حوزه اهتمام ورزیدند و در دو سال اخیر اندک اندک در حال خو گرفتن با این فضای جدید بودند، به نحوی که عمدتا از ظرفیت انواع پلتفرمها برای اطلاع رسانی هرچه بیشتر و موثرتر محصولات، اقلام و خدمات خود استفاده می کردند.
حال بر اساس شرایط فعلی جامعه بهره مندی از برخی از این ظرفیتها محدود یا غیرممکن شده و باعث شده فعالان این حوزه یکبار دیگر نسبت به مهاجرت از این پلتفرمها اقدام کرده و یا مجبور به استفاده از شیوههای بعضا سنتی و قبلی خود شوند که این رویکرد در عرصه جهانی این صنعت و با توجه به سرعت رشد و توسعه بین المللی اجزای پرشمار صنعت خرده فروشی بسیار دور از ذهن و غیرقابل باور به نظر می رسد.