متفاوت نبودن در تبلیغات نوعی خودکشی محسوب می‌شود.
سوشال مدیا مربوط است به شبکه‌های اجتماعی و کار در آن به منظور جذب مخاطبان برای فروش و برندینگ کالاست.
یکی از راهکارهای به‌دست آوردن بازدیدکنندگان یک برند یا مشتریان یک فروشگاه، استفاده از سوشال مدیاهاست.
استراتژی سوشال مدیا، ایجاد محتوای منحصربه‌فرد و سالم است که به اشتراک گذاشته می‌شود.
من با ایجاد شرکت mr.DBA.2022)) و جمع کردن یک تیم حرفه‌ای در کار مرتبط، توانستیم با استفاده از سناریو، اطلاعات کالا، موزیک متن و تصاویر و صداگذاری دوبلورهای سینمایی مناسب، کاری متفاوت در جذب مشتری برای مخاطب انجام بدهیم و اتفاقا بازخورد و استقبال خیلی خوبی هم داشته است.
این فضا به علت رایگان بودن و راحتی برای دسترسی، فرصتی بسیار مناسب برای بازاریابی به‌شمار می‌رود و پست‌های تبلیغاتی خوب توسط مخاطبان اشتراک‌گذاری می‌شود.
از نظر «مارک تواین» نیز بسیاری از چیز‌های کوچک به واسطه تبلیغات صحیح، بزرگ شدند.
خلاقیت بدون استراتژی را هنر و خلاقیت با استراتژی را تبلیغات می‌گویند.
چیزی که باعث می‌شود مصرف‌کننده محصولی را خریداری کند، محتوای تبلیغات است نه شکل ظاهری آن.
مشتری فرصتی برای ریسک انتخاب کالای جدید را ندارد، مگر آن‌که تبلیغات آن کالا نظرش را برای یک بار امتحان کردن جلب کند.
عموم مخاطبان زمانی به سینما می‌روند که قبلا تبلیغات آن فیلم نظرشان را جلب کرده باشد.
جای دیگر آقای فورد می‌گوید؛ شرکتی که به‌خاطر صرفه‌جویی در هزینه‌ها، تبلیغات خود را متوقف می‌کند، مانند کسی است که برای صرفه‌جویی در وقت، ساعتش را متوقف کند.
یکی از شایع‌ترین اشتباهات مدیریتی در ایران به این صورت است که تبلیغات را زمانی هزینه می‌کنند که قبل از آن باید به‌صورت تضمین شده برای‌شان بخشی از درآمد خالص ایجاد و محرز شود، در صورتی که تبلیغات باید برای ویترین ماندن و اطلاع‌رسانی به‌منظور آسودگی خاطر به مشتریان باشد.
من همواره هزینه می‌کنم تا اهداف و برنامه‌هایم به مخاطبان اطلاع‌رسانی شود و هرگز به فکر برگشت این هزینه نبوده‌ام.
کیفیت خوب، بسته‌بندی و خدمات جذاب یک کالا و برند 50 درصد اول لازمه کار و اطلاع‌رسانی بواسطه تبلیغات به مشتریان است و 50 درصد دوم لازمه یک بیزینس می‌شود.
تمامی موارد مکمل یکدیگر هستند.
رهبری و مدیریت صحیح یک تیم باعث رشد سازمان در کنار برنامه‌ریزی و تبلیغات می‌شود.
یک رهبر موفق به کسی توصیف می‌شود که بتواند انگیزه‌های افراد را درک کرده و میزان مشارکت نیروها را در راستای اهداف گروه و متناسب با تخصص و علایق فردی تعیین سازد؛ رهبری که به کارمندان فرصت یادگیری و رشدی بدون ایجاد هر نوع هرج‌ومرج را می‌دهد.
