بنده اعتقاد دارم برنامهریزی یک کارفرما مشخص میکند که کارمندهای مجموعهاش خادم باشند یا خائن، مسئولیتپذیر و وفادار باشند یا منفعتپذیر غیر وفادار. هر عملی عکسالعملی دارد، ما هر چه بکاریم همان را برداشت میکنیم.
همچنین تصمیم یک کارفرماست که موجب میشود چقدر شرکت و مجموعهاش بزرگ و مقتدر باشد. بهعنوان مثال تصمیمات و برنامهریزی جناب آقای دکتر فضلی موجب شده تا از استارت یک تولیدی شوینده تبدیل به بزرگترین هلدینگ گروه صنعتی شود و امروزه تولیدکنندگان شوینده و سایر شرکتهای دیگر با یک قدمت در سطح خود باقی ماندهاند.
استفاده از نیروهای متخصص و تفویض اختیار به آنها و نیز ایجاد فضا برای اجرای برنامهها و پشتیبانی از این مهم، باعث رشد شکوفایی و توسعه یک شرکت میشود.
در فروشگاههای زنجیرهای، «توسعه» اصلیترین راز یک موفقیت است؛ در کنار توسعه، انتخاب لوکیشن مناسب و خرید و قرارداد مناسب با تولیدکنندگان مناسب و برنامهریزی هدفمند، لازمه کار است. بهعنوان مثال 50 درصد کالای یک فروشگاه باید به کالاهای برند مورد اهمیت مشتریان و 50 درصد دیگر مربوط به کالاهای جدید شرکتهای توانمند با اهداف برندسازی و رقابت با شرکتهای رقیب و جلب هدف بازار اختصاص داده شود.
هنگامی که برنامهریزی فروشهای هیجانی، جشنوارههای خدمات و تبلیغات مثمرثمر صورت بگیرد، اما قرعهکشی واقعی و برنده واقعی نداشته باشد و جوایز به برندگان از دل مشتریان قرار نگیرد، اینها اتفاق خوب و اعتماد خوبی برای اینگونه فروشگاهها از جانب مشتریان رخ نمیدهد.
بعضا فروشگاههای زنجیرهای خرید را مشروط به جایزهای بدون قید قرعهکشی مشخص میکنند که در کالاهای فوق از سهم تخفیفات کالا کاسته میشود، مشتری که متوجه این مهم شود، عدم تمایل و توجه به برنامههای دیگر این فروشگاه خواهد داشت.
در هر رده شرکتی چنانچه کارفرما چینشهای سازمانی را بر اساس روابط پایهریزی کند، مجموعهای سالم و با انگیزه و با سواد نخواهد داشت.
بسیار مشاهده شده کارفرما در یک مراسم یا کمپین تفریحی ـ مدیریتی، از تمامی مدیران سازمان خود دعوت نمیکند؛ خب این تفاوت دیدگاه خارج از دایره کارفرما تاثیرات بیانگیزشی روی مدیر گذاشته و این فرهنگ و بیانگیزشی از همان مدیران به سایرکارمندها مرحله به مرحله انتقال و پیادهسازی شده و تبدیل به فرهنگ آن سازمان میشود.
بنابراین اجرای این موضوعات از کارفرما به میزان غلط موجب سست شدن زنجیره کاری یک سازمان و در جهت صحیح آن باعث رشد و شکوفایی زنجیره کاری یک سازمان میشود.
برنامهریزی در خصوص جلب مشتریان در فروش کالا بسیار حائز اهمیت است؛ انتخاب یک کالا، چیدمان، تخفیفات و برنامهریزی تبلیغاتی و خدماتی و اطلاعرسانی به مشتریان، مارکتینگ و توسعه تعدادی فروشگاه، همه این موارد در رشد یک فروشگاه زنجیرهای تاثیرات بهینه داشته و این باعث میشود یک برند فروشگاه با یک برند فروشگاه دیگر تفاوت بزرگی را از دیدگاه مشتری و تامینکننده ایجاد کند.
دکتر مجید زر، مدیریت کل بازرگانی و مارکتینگ فروشگاههای زنجیرهای امیران