اعتراضات گسترده علیه محدودیتهای شدید همهگیری در چین (دومین اقتصاد بزرگ جهان) درحال تزریق عنصر جدیدی از بیاعتمادی و بیثباتی به اقتصاد جهانی است؛ آن هم زمانی که کشورها در تلاش برای مدیریت بحران انرژی و تورم دردناک هستند. «پاتریشیا کوهن» در گزارش ۲۸ نوامبر در نیویورکتایمز نوشت: برای سالها، چین بهعنوان کارخانه جهان و موتور حیاتی رشد جهانی عمل کرده است و آشفتگی در آنجا نمیتواند در جاهای دیگر موج ایجاد نکند، بلکه بیتردید بر نقاط دیگر جهان هم تأثیر خواهد گذاشت. تحلیلگران هشدار میدهند ناآرامیهای بیشتر میتواند تولید و توزیع مدارهای برقی، قطعات ماشینآلات، لوازم خانگی و غیره را با کندی بیشتری مواجه کند. همچنین ممکن است شرکتها در ایالاتمتحده و اروپا را تشویق کند که از چین جدا شوند و زنجیرههای تأمین خود را بهسرعت متنوع کنند.
میلیونها شهروند چین ماههاست تحت یک قرنطینه شدید به سر میبرند، زیرا حزب کمونیست بهدنبال غلبه بر شیوع کووید، سه سال پس از ظهور آن است. خشم پس از آتشسوزی یک آپارتمان در هفته گذشته که منجر به کشته شدن ۱۰ نفر شد، به اعتراض گسترده تبدیل شد و نظرات در رسانههای اجتماعی این پرسش را مطرح میکرد که آیا قرنطینه مانع از فرار آنها شده است یا خیر؟ مشخص نیست آیا تظاهراتی که در سراسر کشور شعلهور شده بهسرعت «خاموش میشود» یا به مقاومت گستردهتری در برابر حکومت آهنین «شی جینپینگ» تبدیل میشود. اما تاکنون مهمترین آسیب اقتصادی ناشی از قرنطینه بوده است.
باوجود این، به نظر میرسد نگرانیها درباره تأثیر اقتصادی گسترش ناآرامیها در چین تا حدی موجب افت یا کاهش بازارهای جهانی باشد. شاخص S&P ۵۰۰ با کاهش ۵/ ۱ درصدی بسته شد؛ درحالیکه دلار که در زمانهای پرتلاطم اغلب ناجی بود، بالاتر رفت. قیمت نفت قبل از بازگشت به نرخ قبلی خود، روز با کاهش شدید آغاز کرد. بزرگی اقتصاد و منابع چین، این کشور را به یک بازیگر مهم در تجارت جهانی تبدیل کرده است.
چین اکنون بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت از همه کشورها پیشی گرفته است. این کشور نزدیک به ۳۰ درصد از کالاهای جهان را در سال ۲۰۲۱ تولید کرد. واقعاً هیچ جایگزینی برای آنچه چین از نظر مقیاس و ظرفیت ارائه میدهد، وجود ندارد.»
تأخیرها و کمبودهای مرتبط با همهگیری، بسیاری از صنایع را بر آن داشت تا انعطافپذیری زنجیرههای تأمین خود را دوباره ارزیابی کنند و منابع اضافی مواد خام و کارگران را در نظر بگیرند. «اپل» که اخیراً اعلام کرد انتظار دارد فروشش بهدلیل توقف در کارخانههای چینیاش کاهش یابد، یکی از چندین شرکت فناوری است که بخش کوچکی از تولید خود را به کشورهای دیگر مانند ویتنام یا هند منتقل کرده است. گرایش و تمایل برخی شرکتها به دوری از چین به قبل از همهگیری مربوط میشود و به عزم رئیسجمهور سابق، دونالد ترامپ برای آغاز جنگ تجاری با چین بازمیگردد؛ اقدامی که به مارپیچی از تعرفههای تنبیهی منجر شد.
حتی اگر رهبران تجاری و سیاسی بخواهند کمتر به چین اتکا کنند، واقعیت بیرحمانه این است که به این زودی چنین اتفاقی نخواهد افتاد. اندازه چین برای شرکتهای آمریکایی، اروپایی و دیگر شرکتهایی که نهتنها به دنبال تولید سریع و ارزان محصولات هستند، بلکه به فروش آنها در تعداد زیادی میپردازند، یک جذابیت محسوب میشود. هیچ بازار دیگری به این بزرگی وجود ندارد. «تسلا»، «جان دیر» و «فولکسواگن» ازجمله برندهایی هستند که روی چین برای رشد آینده شرطبندی کردهاند اما احتمالاً حداقل در کوتاهمدت با شکست مواجه خواهند شد. فولکسواگن اعلام کرد فروش این برند در چین در سال جاری رکود داشته و ۱۴ درصد کمتر از حد انتظار بوده است.
این اعتراضات خطرات سیاسی مرتبط با سرمایهگذاری در چین را برجسته میکند؛ اما تحلیلگران میگویند موج اخیر چیز جدیدی را که سرمایهگذاران قبلاً نمیدانستند، آشکار نمیکند. برندهای لوکس همچنان آینده خود را بر سر رشد در چین به قمار گذاشتهاند. همان قدر که اقتصاد جهانی به هم پیوسته، یکی از راههایی که کندی رشد چین ممکن است به سایر کشورها کمک کند، پایین نگه داشتن قیمت انرژی است. طی ۲۰ سال گذشته، رشد اقتصاد چین محرک اصلی تقاضای جهانی برای نفت و هیدروکربنها بهطور کلی بوده است.
کارشناسان انرژی میگویند افزایش تعداد مبتلایان به کووید و شک و تردیدهای فزاینده درباره کاهش محدودیتهای چین در شهرهای بزرگ دلیل اصلی کاهش قیمت نفت بود. تقاضای چین بزرگترین عامل منفرد در تقاضای جهانی نفت است. چین یک متقاضی نوساندار است. ازآنجاکه اقتصاد چین در چنگال قرنطینه کووید کندتر شده، تانکرهای نفت کمتری در هفتههای اخیر به بنادر چین رفتهاند که این امر تولیدکنندگان عمده نفت خاورمیانه و روسیه را مجبور به کاهش قیمتهای خود کرده است. اکنون گسترش اعتراضات، بیاعتمادی دیگری را درباره تقاضای آینده ایجاد میکند. انتظار میرود تقاضای نفت چین در این سهماه بهطور متوسط ۱/ ۱۵ میلیون بشکه در روز باشد که کمتر از ۸/ ۱۵ میلیون بشکه در سال گذشته است.
درباره اختلالات زنجیره تأمین، تقصیر بیشازحد متوجه چین شده است اما در چین، تولید صنعتی در طول همهگیری افزایش یافت. مشکل این بود که تقاضای جهانی بیشتر افزایش یافت. درحالحاضر، بیشترین تأثیر اقتصادی در این کشور خواهد بود. بخشهایی که به تماس رودررو وابسته هستند، مانند خردهفروشی، سرگرمی و ... بیشترین ضربه را خواهند خورد.
منبع: BLOOMBERG.COM