وقتی از سرنوشت و آینده یک پدیده یا یک جریان تجاری مثل شاپینگ مالهای سخن میگوییم، باید خواسته یا ناخواسته ابتدا از گذشته و تاریخچه آن نیز با خبر باشیم.
برعکس تصور عامه شکلگیری مالها و مراکزخرید حتی به شکل و شمایل امروزی در کشور ما ایران سابقهای بس طولانی دارد. مراکزخرید یا مالها و سیتیسنترها قطعا شکل امروزی بازارهای سنتی و کاروانسراهای کشور عزیزمان ایران هستند و تاریخچه و عمر آنها به اندازه عمر شهرنشینی و ایجاد راه و مسیرهای تجاری است. همان شکلی از تجارت که در دوره هخامنشی با ایجاد سرپناه میان راهها ایجاد میشد تا از مسافران خسته و مال و اموال آنها نگهداری شود در اصل زمینه اصلی و محل تولد مالها و مراکزخرید در جهان است.
نمیخواهم به صراحت بنویسم و یا مدعی شوم ما بنیانگذاران مالها و بازارهای جهانی هستیم زیرا به هر حال تمدن خاورمیانه و شرق تمدنی بس قدیمیتر و بقول ویل دورانت تاریخ نویس بزرگ جهان "گهواره تمدن جهانی" بوده (1) و این جایی برای جدل ندارد.
همین قدر بدانیم که کاروانسراها دلیل اصلی امنیت و شناخت راههای تجاری جهان بودند و "هردوت" تاریخ نگار یونانی از ساختمانهایی یاد میکند که بدست هخامنشیان میان شوش و سارد بنا شده بود. وی از یکصد و یازده بنای همسان با کاروانسرا (چاپارخانه) نام میبرد که در فاصلهای حدوداً ۲۵۰۰ کیلومتری میان پایتخت هخامنشی و سارد ساخته شده بود.
آثار و مظاهری از اینگونه بناها و استراحتگاههای بین راهی هنوز نیز دیده میشود که بسیاری از آنها را میتوان از نظر شیوه ساختمانی از شاهکارهای معماری و هنری عصر خود به حساب آورد.
از سوی دیگر با گسترش شهرنشینی بازارها گرفتند و معمولا اگر تقریبا به همه نقشههای شهری دوران باستان نگاهی بیاندازیم بخصوص در شرق تمامی شهرهای گرد یک مرکز اصلی به نام بازار شکل میگرفت.
خود کلمه بازار در زبان پهلوی باستان بهاچار، به معنی: جای بها و قیمت بوده است و در شهرهای زیادی خاورمیانه و شمال آفریقا و بخشهایی از اروپا به مرکز اصلی بازرگانی و تجارت شهر یا روستا اطلاق شده است. واژه بازار تقریباً در هر زبانی که این نوع بازار در آن رایج باشد کاربرد دارد و با همین تلفظ و معنا به زبانهای اروپایی نیز راه یافته است.
جانمایی بازار در شکلگیری معماری شرقی جایگاهی ویژه دارد و نوع معماری بازارها با جغرافیا؛ آب و هوا و نوع بهرهبرداری از این فضاها و ارتباط آنها با طبیعت پیرامونشان چهار وضعیتهای متفاوتی را شکل دادهاند ترکیب آشنای بازار و کاروانسرا و دیگر خدمات شهری دربعضی از شهرها در محور میان دو دروازه شهر شکل گرفته است مانند الجزیره، قاهره، قیروان، مکناس و رباط و بعضی از آنها در محور میان یک دروازه و مسجد جامع شهر یا قصر حاکمان، مانند فاس قدیم، مدینه تازه در مراکش، تهران، و تونس؛ نمونههای از این نوع جانمایی است ولی در بعضی از بازارها شناخته شده جهان بخصوص در دوره اسلامی جانمایی بازارها در راه میان دو مسجد بزرگ و ارگ شاهی بودند مانند اصفهان، استانبول و مکه؛ ویا در نهایت در بخشی از استحکامات شهری، یا میان یک بندر و مرکز شهر ساخته شدهاند مانند حلب، بغداد، دمشق، کویت.
ولی با همه آیین تفاوتها پرواضح است که در گذشته بازار، قلب زندگی تجاری و زندگی اجتماعی مردم بوده و بسیاری از خدمات اجتماعی و بهداشتی مردم اعم از حمام، زورخانهها، مراکز درمانی و اقامتی در آنها تعریف میشده و جانمایی بازارها نقش مهمی در رونق و شکوفایی شهرها و دیگر بناهای شهری داشتند و دارند.
پژوهشگران این صنعت میدانند، واژههای جانمایی و خدمات اجتماعی و فرهنگی بخشی جداییناپذیر از مدیریت ساخت و بهرهبرداری مراکزخرید امروزی نیز هست.
مراکزخرید امروزی که به نامهای آشنایی مثل مگامال، شاپینگ مال، سیتیسنتر، گالریا و یا فستیوال سیتی شناخته میشوند بدوت تعارف تنها شکل امروزی همان بازارها و کاروانسرایهای قدیمی ما هستند که خود را با نیازهای امروزی مردم هماهنگ شدهاند.
نگارنده این سطرها قبلا به شکل مفصلتری "میدان نقش جهان اصفهان" را بهعنوان یک مرکزخرید و یک شاپینگمال واقعی و فعال که هنوز نیز با همان رویکردهای سازندگان آن زنده و حاضر مقابل چشم جهانیان هست را با ویژگیهای مراکزخرید امروزی در مقالهای مفصل مقایسه کرده بود و در حوصله این مقاله نیست بیشتر از این به آن بپردازیم ولی به صورت خیلی خلاصه میدان چوگان در مرکز این مجتمع عظیم در کنار دو مسجد بزرگ و بسیار زیبا و عمارت عالی قاپو و اتصال آن به کاروانسرای عباسی (هتل عباسی امروز) از یک سو ارتباط آن با باغهای اطراف آن و خیابان اصلی شهر همه نشان از توجه و دقت سازندگان این شاهکار معماری در ارتباط با موقعیت تجاری و اجتماعی شهر و نوع خدماتی است که مشتریان ارائه میدادند و این انتخابها آنقدر قوی و حساب شده بوده که امروز نیز با همان رویکردهای اصلی این ساختمانها باز کار میکنند و سرویس میدهند.
آنچه در اروپا اتفاق افتاد کم کم شکل بازارها بعد از دوره رنسانس و به خصوص با انقلاب صنعتی متفاوتتر شد ولی همچنان از همان ویژگی های بازارهای ما بهره بردهاند و تنها شکل و شمایل آن را با فرهنگ خودشان تطبیق دادند درست مثل همان چیزی که بعدها در آمریکا که به غلط تصور میشود محل تولد "مالهای امروزی" است اتفاق افتاد.
البته روشن است وسعت زیاد کشور امریکا از یک سو و ساخت بناهای متفاوت با وسعتها بسیار زیاد در همه زمینه ها شکل مرکزخرید را در آن کشور متحول کرد.
اما چه کسی است که نداند، همه آنچه که امروز در امارات متحده عربی و مشخصا دبی و یا در ترکیه و شرق آسیا و مشخصا مالزی و سنگاپور شکل گرفته تماما کپی برابر اصل همان رویکرد تاریخی ماست که توانستهاند با برندهای امروزی و معماری مدرن و جوان پسند چهره شهرهای خویش با گسترش مراکزخرید تغییر دهند و حول محور آنها بناهای مختلف شهری بسازنند.
حالا با این پیشنیه هر چند ایران معاصر در بیست سال اخیر کمی تا قسمتی دیرتر از بقیه ولی با شتابی قابل توجه به ساخت و گسترش مراکزخرید و مالها روی آورد و شاید همین هجوم و سرعت بالا گسترش این مراکز باعث نگرانی بسیاری شد که آیا امکان سقوطی وحشتناک و یا رکوردی غیرقابل باور در ارتباط با این مراکز وجود دارد یا نه؟
جواب به نظر من با این پیشینهای که گفتیم بسیار ساده است مگر بازارهای سنتی ایران یا حتی کاروانسراهای ایران قدیم امروز مردهاند که مراکزخرید بمیرند و یا گسترش چشمگیر آنها باعث نابودی دیگر اصناف و تجارتها شوند.
پرواضح است چه بخواهیم و چه نخواهیم سبک زندگی مردم با گذشت زمان تغییر میکند و سلایق آنها و خواستههای آنها از سرویسی که از بازار و مرکزخرید انتظار دارند متفاوت و متفاوتتر میشود که این امری است طبیعی ممکن است یک تجارت اساساً حذف شود و تجارت دیگری جای آن را بگیرد. مثل اینکه روزی تلگرام رفت و جای آن را فاکس و بعد ایمیل گرفت و حالا امروزه تلفنهای هوشمند.
همانطور که هیچ کس انتظار ندارد امروزه از چاه حیاط خانهاش آب بردارد و یا برای قضای حاجت نیمه شب به آن سوی حیاط برود. سبک زندگی شهری و باید و نبایدهای آن چه بخواهیم و چه نخواهیم و شیوه زندگی انسان فرهیخته امروزی را دستخوش تغییراتی چشمگیر کرده است و مسلما دسترسی انسان خردمند "یووال نوح هراری" (2) به دلیل دسترسی به شبکههای اجتماعی و اینترنت جهانی بس مدرنتر و با امکانات بیشتر از گذشته است.
شاپینگ مالهای امروزی ناگزیر به ارائه سینه کمپلکسهای مجلل و شهربازی و فودکورتها مدرن و بسیاری از خدمات جنبی در کنار تجارت و خرید و فروش کالاهای مدرن، معمولا با برندهای شناخته شده و یا در کنار خدمات منحصربهفرد به مشتریان هستند.
همه ما دروه سخت قرنطینه کووید 19 و یا تحریمهای ناجوانمردانه غرب علیه ایران، شرایط نا به سامان اقتصادی، تغییرات مدیریتی و دستوری در بخشنامهها و مالیاتگیری با مدلهای مختلف تجربه کردهایم و از سویی حجم ساخت مراکزخرید کنار هم به دلیل جانماییهای غلط میتواند درست مثل طوفانهایی که روزی به سراغ کاروانسراهای ما رفتند و یا زلزلههای وحشتناکی که بسیاری از بازارهای ما را در طول تاریخ تخریب کردهاند عمل کنند ولی باز تاریخ شاهد است، چون عنصر اصلی شکلگیری آنها عنصر درست و منطقی و منطبق با سبک زندگی بشری بوده از دل همان بناهای تخریب شده باز سازیهای آغاز شده و از میان خاک و چوب و کاهگل دوباره بناهایی ماندنی شکل گرفتهاند که با همان رویکرد 500 تا 800 سال قبل امروزه نیز بهرهبرداری میشوند و هم آنچه باقی مانده است نیز خود الگوی مناسبی برای دیگرانی شده است که شکلهای جدیدی از همین عناصرکاربردی با عنوان مال و شاپینگ سنتر گسترش دهند.
تنها یک رغیب و تنها یک رغیب میتواند این جهان ساخته شده مراکزخرید ما در ایران را دچار بحران کند و آن تغییر سبک زندگی مردم از شکل تاریخی و موجود جهان امروز به شکلی است که انسان خردمند تصمیم بگیرد به کلی از خانه خارج نشود و تنها در خانه بماند و همه چیز را بقول قدیمی ها" از شیر مرغ تا جون آدمی زاد " به صورت آنلاین سفارش بدهد.
عملا امروز نیز با نگاهی به گسترده بزرگ بازارهای دییجیتال و فروشگاههای متعدد اینترنتی در کشور خودمان ایران بخشی عظیمی از خرید مردم نه فقط در ایران بلکه در جهان به سوی این بازارها رفته است و این یک خطر بالقوه محسوب میشود اما میدانیم مدیران آگاه مراکزخرید و خردهفروشان حرفهای با ایجاد فروشگاههای مجازی بخشی از این زیان را جبران کردهاند هر چند به هر حال وجود بازار دیجیتال را باید به عنوان یک سیل تجاری پذیرفت.
اما من بعنوان یک معلم این صنعت با تکیه به تجربیات جهانی معتقدم چه انسان خردمند و چه حتی انسان خداگونه هراری(3) نمی توانند یک تجربه لمسی و دیداری و شنیداری همراه با همه حواس انسانی را یک جا رها کند و همه چیز را در کف دست خودش ببیند و تجربه کند. این امر فقط و فقط در یک حالت ممکن است و آن هم تجربه اخیر ما بود.
اینکه انسان باور کند که اگر از محل خویش حرکت کند دیگر شانس زنده بودن و حیاط را ندارد و برای همین قید همه احساسات چند بعدی بشری را بزند و فقط بخاطر ماندش خود را میان یک صفحه تصویری و همه آنچه میخواهد و درخواست دارد، زندانی کند.
در غیر این صورت انسان خردمند و یا انسان خداگونه به هر حال تمایل دارد از همه احساسات و حواس خویش از حس بویایی گرفته تا حس لامسه از احساس شادی گرفته تا رفع خمودگی را با رگ و پوست خویش حس کند و با ایجاد ارتباط با مخاطباش، با کالایش، با شیوه زندگیاش، روبرو شود و این امر شدنی نیست مگر در قلب مراکزخرید و شاپینگ سنترهای امروزی که همگی پهنه وسیعی از نیازهای بشری را پوشش میدهند.
عدهای نگران هستند که ادامه وضعیت اقتصادی و تحریمها از یک سوی و نبود گردشگران خارجی از سوی دیگر رونق مراکزخرید ایران را بیشتر و بیشتر کم کند و توجه به آنها را به صفر برساند.
بی شک این امور در کم رونقی مراکزخرید ما نسبت به دیگران در منطقه خودمان یعنی خاورمیانه بی تأثیر نیست و نمیتوان تأثیر اینها را نادیده گرفت اما واقعیت این است که کشور ما ایران به دلیل جمعیت و اقتصاد داخلی عظیمی که دارد نه تنها با ظرفیت های امروز مراکزخرید ما هماهنگ است بلکه اگر همین رشد موجود مراکزخرید تا چند سال دیگر هم ادامه پیدا کند اگر قدرت عاقلهای در صدر مدیریت این مراکز باشند که هستند به خوبی میتوانند با ارائه خدمت متنوع و یا تغییرات و کاربریهای ویژه در بخشهای مختلف یک مجتمع و یا جانماییهای دقیق در سطح شهر شکل جدیدی از ساخت و بهرهبرداری از مراکزخرید مدرن را به جهان بیاموزند.
تجربه خوب شناخته شده و اتفاق افتاده آن در ایران امروز توسط استاد عزیزم آقای صرامی با احداث فدک مال و همینطور شهرک سلامت در کنار مجتمع بزرگ و مدرن سیتیسنتر در همان شهر اصفهان با بافت تجاری متفاوت و انتظارات متفاوت از خدمات و دسترسی های متفاوت اتفاق افتاده است و لازم است طراحی و برنامهریزی و مدیریت چشمگیر ایشان در شکلگیری این مجتمعها مورد بررسی علمی و تجربی پژوهشگران قرار گیرد.
به همین دلایل نگارنده نه تنها از ادامه روند ساخت و بهرهبرداری مراکزخرید هیچ نگرانی ندارد بلکه معتقد است مدیران کارآمد و باهوش و فرهیخته این صنعت میتوانند آینده خوبی را برای صنعت مراکزخرید ایران و خردهفروشی ایران رقم بزنند و امیدوارم این مقاله سندی باشد در ماندگاری مراکزخرید در کشور عزیزمان ایران.
گردآورنده: رامین احمدی
ایده پرداز و موسس مرکزخرید مگامال
1) تاریخ تمدن (به انگلیسی: The Story of Civilization) نام مجموعه کتابی ۱۱ جلدی در ۱۳ مجلد است که ویل دورانت بههمراه همسرش آریل دورانت درباره تاریخ زندگی انسان از دوران پیش از تاریخ تا پایان سدههجدهم نوشتهاند.
2) یووال نوح هراری (زاده ۲۴ فوریه ۱۹۷۶) روشنفکر، تاریخدان، نظریهپرداز و نیز استاد تاریخ که سهگانه پرفروش انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر، انسان خداگونه: تاریخ مختصر آینده و ۲۱ درس برای قرن ۲۱ را نوشتهاست.