خیلی از ما با صنعت خردهفروشی آشنایی عملی و دقیقی نداریم، چرا که هیچوقت از زبان مسوولان و دولتمردان درباره این صنعت بحث زیادی نشنیده و توجهی به آن نداشتهایم، این در حالی است که صنعت خردهفروشی در کل دنیا صنعتی مدرن به حساب میآید و بسیاری از کشورها با توجه به آن توانستهاند، از رشد اقتصادی خوبی برخوردار باشند. فراموش نکنیم که مراکز خرید امروزه نقش بسیار مهمی در اقتصاد جهان ایفا میکنند. در واقع صنعت خردهفروشی راهاندازی این مراکز خرید، فروشگاههای زنجیرهای در دنیا رونق گرفته است. اما در ایران عواملی مختلفی مانند، رشد بیرویه نرخ ارز، عدم ثبات در سیاستهای اقتصادی دولت، تحریم و تورم اقتصادی تاثیرات ناخوشایندی بر صنعت خردهفروشی کشور گذاشته است. در این باره با «شاهرخ کشاورز» نماینده مراکز خرید خاورمیانه و شمال آفریقا به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
بهعنوان اولین سوال، کرونا چه تاثیری برصنعت خردهفروشی گذاشته است؟
کرونا دو نوع تاثیر متفاوت بر این صنعت گذاشت، اول تاثیر مثبت که در صنعت فروشگاههای زنجیرهای به وضوح میتوانیم آن را مشاهده کنیم و در واقع یک فرصت تاریخی را در اختیار این صنعت گذاشت. به نوعی سبد خانوارها به سمت فروشگاههای زنجیرهای سوق پیدا کرد. در ابتدای ورود کرونا به ایران ما با بحث انبارش مواد غذایی توسط مردم در خانهها مواجه بودیم که این امر باعث شد تا آنها به سوی فروشگاههای زنجیرهای سرازیر شوند و در این زمینه ما شاهد رشد عجیب و غریبی در صنعت این فروشگاهها بودیم. تعداد فروشگاههایی که در این ایام متولد شدند و فعالیت خود را شروع کردند بسیار شگفتانگیز است. اما ماجرا همین جا ختم نمیشود، چرا که صنعت خردهفروشی تنها به فروشگاههای زنجیرهای و مراکز خریدی که مایحتاج روزانه مردم را دارند، منحصر نیست. بسیاری از صنعتهای دیگر مثل صنعت چرم، پوشاک، لوازم خانگی و ... هم جزو همین صنعت خردهفروشی به حساب میآیند که در این مدت متحمل آسیبها و ضررهای غیر قابل جبرانی شدهاند.
آیا این آسیبها و ضررها تنها به دلیل وجود کرونا بود یا عوامل دیگری هم در آن دخیل بودند؟
اولین دلیلی که به صنایع آسیب زد نه بحث کرونا که بحث عدم ثبات قیمت ارز در داخل کشور است. در ابتدا باید به این موضوع دقت کنیم که مثلا در زمینه پوشاک کرونا باعث شد تا بسیاری از خانوادههایی که در سفرهای تابستانی یا نوروزی خود که به خارج از کشور داشتند و بخش قابل توجهی از پوشاک خود را در این سفرها از بازارهای خارجی تامین میکردند، با وجود کرونا و لغو شدن این سفرها توجه شان به تولیدات داخلی جلب شد اما از آنجایی که کلا سبد خرید خانوار به دلیل مشکلات اقتصادی کوچک شده صنعت پوشاک در زمینه تولید داخلی هم نتوانست آن طور که باید از این شرایط استفاده کند. در واقع از کرونا بدتر عدم ثبات قیمت ارز در کشور است که بالا و پایین شدن آن بر تمام نهادهها تاثیر میگذارد.
فکر نمیکنید کیفیت و قیمت برندهای داخلی خود دلیل دیگری است که مردم از آن استقبال نکنند؟
به هیچوجه، به این دلیل که تولید مساوی است با مواد اولیه، وقتی ما نمیتوانیم مواد اولیه خوبی خریداری کنیم، پس نمیتوانیم جنس مرغوبی تولید کنیم، به همین خاطر است که میگویم بیشتر از کرونا این عدم ثبات قیمت دلار است که صنعت خردهفروشی ما را از بین برده و آن را به این حال و روز وخیم انداخته است. بالاخره تولیدکننده پوشاک هم نیاز به مواد اولیه وارداتی دارد، با دلار 27 هزار تومان او چطور میتواند، این مواد را وارد کند، جنس مرغوب تولید کند و در نهایت با قیمت مناسب به فروش برساند.
اما مساله این است که مردم دیگر توانی برای خرید لوازمی غیر از مواد خوراکی مورد نیازشان را ندارند، بسیاری از بازارهای سنتی مثل مولوی، جمهوری و... رو به تعطیلی گذاشتهاند، در این باره چه باید کرد؟
کاملا درست است، مردم در حال حاضر به دنبال کالای مصرفی هستند، و در رابطه با بقیه صنوف مثل چرم، لوازم خانگی و... وضعیت بدتر هم هست، چون آنها رشد قیمت داشتهاند از طرفی هم توان خرید مردم آنقدر پایین آمده که دیر جایی برای خرید این اجناس در سبد خریدشان ندارند، خیلی از مردم حتی توان خرید پوشاک مورد نیاز خود را ندارند چه برسد به این فکر کنند که لوازم خانگی بخرند. این صنوف در واقع اولویت کمتری در زندگی قشر کثیری از مردم دارند و مسلما تمایل و درخواست برای خرید کالاهایشان هم کمتر است. در واقع آن چیزی که باعث شده بسیاری از صنوف روزگار بدی را تجربه کنند، مساله کرونا نیست، مساله بالا رفتن بیرویه قیمت ارز و تاثیر آن بر قیمت تمام کالاهای موجود در کشور است. فرقی نمیکند، شما بخواهید کالای مصرفی مثل شیر و پنیر بخرید یا کیف و کفش و پوشاک. به بازار جمهوری اشاره کردید، اکثر مغازههای آن راسته لوازم خانگی خارجی میفروختند، حالا که ورود این لوازم به کشور ممنوع شده است و مسلما اولین دلیلی که باعث شده این قشر شغلشان با خطر مواجه شود این است، اما حتی اگر همین فردا واردات این کالاها دوباره آزاد شود، صاحبان سرمایه چطور میتوانند با دلار 27 هزار تومانی جنس وارد کنند و چه کسی توان خرید این اجناس را خواهد داشت؟ مثلا در بخش لوازم آرایشی و بهداشتی و پوست، افزایش ناگهانی قیمتها باعث شد تا فروش این محصولات هم به صورت محسوسی با رکود مواجه شود، البته برخی معتقد بودند که استفاده از ماسک باعث شده تا تقاضا برای خرید لوازم آرایشی کم شود، البته که این دلیل اصلا قانعکننده نیست و بیشتر شبیه یک گمانه زنی است. آن چیزی که باعث میشود تا مردم قدرت خرید کمتری داشته باشند، بالا رفتن بیرویه قیمتها به واسطه ثبات نداشتن قیمت ارز در داخل کشور است.
بیثباتی نرخ ارز چه عواقب دیگری میتواند داشته باشد؟
این بیثباتی نگرانی افراد جامعه را در پی دارد، در این شرایط آنها مجبور میشوند، سرمایههای بزرگ و کوچک خود را در جای دیگری ذخیره کنند، به این ترتیب تقاضا برای خرید دلار، طلا و حتی خودرو بالا میرود. در واقع همان پولی که قرار بود برای خرید لوازم خانه خرج شود و به کمک تولید داخل بیاید، در کانال طلا و دلار قفل میشود، مثلا همین اتفاقی که در بورس افتاد، مردم کل سرمایههای خود را بدون اینکه دانش و تخصصی داشته باشند وارد بورس کردند و در نهایت هم به همه لطمه وارد شد.
منبع : روزنامه تعادل